به گزارش مشرق، این بدیهی است که مربیانی که از خارج در فوتبال شاغل هستند، برای دستمزد خود و دریافتیهایشان برنامهای تنظیم کنند. زمانی که با عدم دریافت و پرداخت به موقع مواجه میشوند علاوه بر اینکه انگیزههای خاص اینچنین مربیانی تحت تأثیر این حرکت نزول پیدا میکند و در کارایی آنها تأثیر میگذارد، خود به خود اعتماد آنها را نسبت به کل مکانیزم موجود در فوتبال ما کمرنگتر میکند. مثالهای زیادی وجود دارد برای آنکه این مطلب را به صورت یک پدیده منفی در فوتبالمان نامگذاری کنیم، پدیدهای به نام عدم پرداخت حق و حقوق به موقع مربیان.
در حال حاضر هم آخرین اتفاق که در این خصوص رخ داد، عدم پرداخت به موقع مبلغ قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بود. در حالی که فقط 6، 7 روز به بازی بسیار مهم در مقابل عراق فاصله داشتیم. عکسالعمل سرمربی تیم ملی در درجه اول عدم شروع برنامه کاری خود بود. او به راحتی از حضور در ایران خودداری کرد و تنها زمانی به این کار مبادرت ورزید که حقوق خود را در کشور ثالث دریافت کرد، ضمن اینکه 3 روز از بهترین روزهای طلایی تمرینات تیم ملی بدون حضور سرمربی از رونق افتاد.
بیشتر بخوانید:
آب پاکی دستیاران استرا روی دست استقلالیها
هواداران، قربانی ماجرای استراماچونی
استراماچونی سرمربی استقلال هم اولین اولتیماتومهای خود را به صورت مصاحبه و گلایه مطرح کرده است و این نیز برای تیمی که نیاز به آرامش و عدم پرداختن به این مسأله دارد، چیز خوبی نیست. موارد دیگری هم همچنان میتوانیم در این خصوص به عنوان مثال بگویم. حتی برانکو پس از 5/4 سال کار در ایران و این فوتبال، زمانی که از فوتبال ما جدا شد، با نارضایتیهای مالی و گلایه و حتی شکایت از این فوتبال خارج شد. به این ترتیب میتوانیم دهها مورد دیگر را نیز در این خصوص قید کنیم.
آیا بهتر نیست در درون مدیریت فوتبال نقش مهمتری برای مدیریت مالی باشگاهها در نظر بگیریم؟ آیا زمانی که در اول فصل به راحتی اعداد و ارقام را امضا میکنند و تعهدی برای خود به وجود میآورند، به فکر پرداخت آن هم هستند؟ در هر حال نیاز به یک نگرش عمیقتر به آنچه به عنوان مدیریت مالی در فوتبال ما مطرح است، احساس میشود.
جلال چراغپور